جدول جو
جدول جو

معنی باده شیراز - جستجوی لغت در جدول جو

باده شیراز
(دَ / دِ یِ)
بادۀ شیرازی. بمعنی شرابی که در شیراز اندازند. مخلص کاشی گوید:
غربت افتاد چو دلخواه وطن میگردد
باده را شیشۀ شیراز کند شیرازی.
ملا مقیما گوید:
پیاله نوش که خواهد شکست بر جنت
خمار بادۀ شیرازت از شراب طهور.
محسن تأثیر یزدی گوید:
حسن و عشق و عاشق و معشوق هم شهری خوش است
بادۀ شیراز باید شیشۀ شیراز را.
(از آنندراج) ، در تداول عامه، مرادف عرق کش
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ)
نام محلی کنار راه شیراز به جهرم میان گردنۀ عرفه ومیان جنگل در 109500 گزی شیراز. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
قریه ای است در هشت فرسنگی مشرق شیراز. (از فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
ده کوچکی است از دهستان بوانات و سرجهان شهرستان آباده در سی کیلومتری شمال سوریان کنار راه فرعی برد شیراز به لوریان. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
نام مردیست که طبق روایات، اسدآباد همدان را بنا کرده است: و در کتاب عجایب العلوم چنین خواندم که اسدآباد مردی کرده است که او را باده شیر خواندندی. مردی شجاع و دلیر بود بروزگار یزدجردبن شهریار آخر ملوک عجم... (مجمل التواریخ و القصص ص 520)
لغت نامه دهخدا